Powered By Blogger

Sunday, August 29, 2010

مفهوم گوشه

گوشه ها بافتهای موسیقیائی هستند که اجرا کننده به بکار بردن آنها به عنوان دستمایه طبق ردیف و سبک و روش روایت شده ، ایجاد قطعاتی مانند پیش درآمد ، تصنیف ، رنگ ، چهار مضراب و غیره را می نماید .
بنابراین جایگاه و نقش آن بیشتر از ملودی است . هر گوشه در هر دستگاهی دارای اسمی خاص است . همانقدر که یک گوشه می تواند دارای شخصیت وزنی یا ملودی متفاوتی شود نامی احراز می نماید . ردیف در واقع نظم و نواختن گوشه ها را می رساند و برای آفرینش ملودی ها تازه و بداهه نوازی و داهه سرائی بعنوان الگو مورد استفاده قرار می گیرد .

Thursday, August 26, 2010

مفهوم دستگاه



دستگاه موسیقی عبارت است از : توالی نظام یافته قراردادی نمونه های قالبی موسیقائی به نام نغمه یا گوشه که در حوزه تونال آن دستگاه ترتیب یافته است . سابقا آهنگهایی که مطابق با سیستم هفت نغمه ای (هفت نتی) نواخته می شد خسروانی می گفتند . کلمه خسروانی در لغت به معنای ” سرود خوش ” است ولی در اصل ، خسروانی معنای ائم همه آهنگها و آوازهای خوش می باشد . به تدریج واژه خسروانی به دستان و سپس به دستگاه تغییر یافت . طبقه بندی هفت دستگاهی که در قسمت قبل ذکر شد از حدود چهل سال قبل معمول بوده و ردیف های گوناگون موسیقی دانان دوره اخیر از قبیل درویش خان ، میرزا عبدالله و حسینعلی میرزا از روی همین ترتیب است .

Friday, August 20, 2010

روحوضی

بحث مورد نظر این یادداشت بداهه نوازی در موسیقی سنتی و نحوه ارائه آن است. در اصل نحوه ارائه موسیقی سنتی (که مبتنی بر ردیف دستگاهی است) مخصوصاً نوع بداهه آن احتیاج به شرایط خاصی دارد و از آنجایی که این موسیقی دارای بار معنوی فوق العاده ای است و در آن رابطه تنگاتنگی بین اجراکننده و مخاطب وجود دارد در زمره آن دسته از هنرهایی طبقه بندی می شود که رابطه هنرمند و مخاطبش از اهمیت خاصی برخوردار است یعنی بین این دو عامل رابطه ای حضوری، رودررو و عمیق حکمفرما است و حاوی ارتباطات تنگاتنگ معنوی و عاطفی است. به مفهوم بهتر بداهه نوازی دارای شرایط خاصی است که به طور کلی می توان آن را به دو دسته تقسیم کرد:
۱- شرایط روحی و درونی نوازنده (مثل تمرکز فکر، احساس ارتباط روحی و صمیمی بین خود و شنونده و غیره)
۲- شرایط بیرونی و محیطی (مثل قرارگرفتن نوازنده در بین مخاطبین و در فاصله ای نزدیک، عدم استفاده از میکروفن، تعداد اندک حضار، وجود محفلی کوچک و نسبتاً بسته و آرام و…) بدین ترتیب نوازنده در عالی ترین سطح اجرای موسیقی سنتی (یعنی بداهه نوازی) با فرورفتن در عوالم معنوی خود از طریق اجرای نغمه هایی مخاطب خود را در این سیر درونی همراه می کند و او را در تجربه معنوی خویش شریک می سازد و از سوی دیگر هنرمند از همین ارتباط نزدیک (که حتی صدای نفس شنونده در او اثر دارد) از مخاطب خود تاثیر می گیرد و این دو در طی طریق مشترکی که دارند به فضای روحانی و معنوی مشترکی هم دست پیدا می کنند بنابراین در بداهه نوازی یک نوع تبادل بین هنرمند و مخاطب صورت می گیرد. یعنی همیشه مخاطب جزیی از این موسیقی به حساب می آید که تقریباً به اندازه خود نوازنده اهمیت دارد.بنابراین این گونه تاثیرگذاری متقابل هم برای مجری آن و هم برای شنونده اش در بداهه نوازی امری ضروری و انکارناپذیر است و طرفین این رابطه باعث باروری و خلاقیت و ایجاد فضای معنوی مرتبط با هم می شوند. در واقع موسیقی وسیله ای جهت کشف و شهود به حساب می آید. تلنگر ابتدایی این کشف و شهود را هنرمند موجب می شود ولی تداوم آن را مخاطب و هنرمند هر دو باعث می شوند.اما امروزه عدم حضور هنرمند (به صورتی که اشاره شد) در بین مخاطبان، موجب شکاف عمیقی از این منظر بین آنها شده است. در واقع مخاطب به حال خود رها شده و با حضور هنرمند در میان خویش احساس بیگانگی می کند.امروزه حضور موسیقیدانان در بین مردم فقط از طریق اجرای کنسرت های چندهزار نفری امکان پذیر شده است. به طوری که کمترین تاثیر و تاثری را که باید در اجرای زنده بداهه نوازی (در حالت حقیقی اش) شاهد آن باشیم نیز اتفاق نمی افتد.لازم به توضیح است که «سازهای موسیقی سنتی بر بستر شرایط ویژه و نیازهایی خاص که تک نوازی و موسیقی مبتنی بر بداهه سرایی [یا بداهه نوازی] ایجاب کرده است طی دهه ها و سده ها تکامل یافته اند و در واقع [موسیقی سنتی] موسیقی فضای نسبتاً بسته و مجالس [کوچک] است.»۲
درحالی که اجرای کنسرت ها در فضای بزرگ و اغلب باز به وسیله سازهای سنتی آن هم با هدف بداهه نوازی به صورت مطلوب امکان پذیر نیست چرا که «سازهای سنتی صدایشان به تنهایی اغلب در حد متوسط یا کم»۳ قرار دارد، هر چند که با استفاده از میکروفن و وسایل صوتی صدای آنها را مرتفع می کنند ولی چون این وسایل همه صداهای واقعی ایجاد شده توسط ساز را منعکس نمی کنند به همان میزان از تاثیر صدای اصلی نیز می کاهند. در واقع تاثیر موسیقی مبتنی بر بداهه نوازی به وسیله عواملی شکل می گیرد که امروزه در سالن های کنسرت هیچ کدام از آنها وجود ندارد. یعنی در این حالت نه شرایط درونی در نوازنده به خوبی شکل می گیرد و شرایط بیرونی موجود در سالن های کنسرت نیز باعث عدم تاثیرگذاری موسیقی بر مخاطب و طبیعتاً نوازنده می شود.بنابراین هنرمند فقط موسیقی را ارائه کرده و مخاطب هم آن را می شنود و یک رابطه یک طرفه و سطحی بین این دو به وجود می آید به طوری که اگر ما همان اجرا را از طریق نوار کاست و صفحه (که غالباً کیفیت آن در مقایسه با کیفیت پایین صدابرداری در کنسرت ها، در حد بالایی است) بشنویم چه بسا تقریباً همان تاثیری را می پذیریم که در سالن کنسرت خواهیم پذیرفت. اکنون سئوالی که به ذهن می رسد این است که آیا حضور هنرمند به صورتی که مورد نظر ما در این یادداشت بود امروزه امکان پذیر است یا نه؟

Sunday, August 15, 2010

بداهه نوازی در موسیقی سنتی

روحوضی یا تخت حوضی اجرای موسیقی و نمایش در جشن هایی مثل عروسی و ختنه سوران در منازل و بر روی حوض های تخته پوش و مفروش است که به عنوان صحنه استفاده می شود.»۱ و همان طور که اجرای موسیقی مناطق در جایگاه اصلی اش معنی دارد به همان نسبت اجرای موسیقی آیینی در معابد و مساجد و لالایی مادر در کنار نوزاد معنای حقیقی پیدا می کند.
چنان که «در روحوضی یا تخت حوضی اجرای موسیقی و نمایش در جشن هایی مثل عروسی و ختنه سوران در منازل و بر روی حوض های تخته پوش و مفروش است که به عنوان صحنه استفاده می شود.»۱ و همان طور که اجرای موسیقی مناطق در جایگاه اصلی اش معنی دارد به همان نسبت اجرای موسیقی آیینی در معابد و مساجد و لالایی مادر در کنار نوزاد معنای حقیقی پیدا می کند. پس موسیقی سنتی نیز باید در شرایط و جایگاه اصلی خویش ارائه شود. اساساً محتوای موسیقی، شنونده خاص خویش و نوع شنونده نحوه ارائه آن را مشخص می کند. همچنین محتوا، جایگاه طبقه بندی موسیقی و چه بسا گاهی اوقات شرایط اجتماعی حاکم بر جامعه محتوای آن را معین می کند. بنابراین این پارامترها در همدیگر تاثیرگذارند به طور کلی ترازهای اولیه ای که در ذهن انسان های گذشته پدیدار می شده متناسب با نوع زندگی آنها بوده و اغلب حالت جمعی داشته است تا به Publish Postشکل کنونی درآمده.

Tuesday, August 10, 2010

دستگاه های موسیقی ایرانی

بانگ گردشهای چرخ است اینکه خلق
می نوازندش به تنبور و به حلق
ما همه اجزای عالم بوده ایم
در بهشت آن لحن ها بشنوده ایم.
(مولانا)

Monday, August 2, 2010

محمد نوري درگذشت

محمد نوري خواننده پيشكسوت موسيقي ايران ساعاتي پيش در بيمارستان جم دار فاني را وداع گفت.
ر دهه‌ي بيست "محمد نوري" در همين سالها _سنين نوجواني_ با خواندن اشعار نوين کار خوانندگي را آغاز کرد. او طي سالهاي بعد با تکيه به تحصيلات هنرستاني و دانشگاهي خود توانست هويت مستقلي به انديشه و گرايش‌اش ببخشد. محمد نوري در مصاحبه‌ي درباره‌ي راز ماندگاريش گفته بود: " من هرگز خود را در اوج نديده‌ام. با زيربنايي سست هم مي توان به اوج رفت، ولي ماندن در قله، كار هر كس نيست، كار ما هم نيست، آن كه بسرعت اوج مي گيرد، با همان سرعت سقوط مي كند. رمز ماندگاري در همين است كه طوري بايد به اوج رفت كه بي‌برگشت باشد. "